تو اون شبایی که همه ساعتا خوابشون میره تو لحظه هایی که دلم؛ تورو بهونه میگیره وقتی دلم یه عالمه؛ هق هق مستانه میخواد وقتی که اسمِ خودمم ؛حتی به یادم نمیاد تو مثل یه نسیم خوش؛ از دلِ شب ؛سَر میرسی میای و پس میره با دستِ تو؛ مِه دلواپسی دوباره رَدِ عطرِ تو؛ راهو به من نشون میده کبوترِ صدامو لبخندِ تو؛ آب و دون میده بیا دوباره گُم کنیم ساعت و روز و هفته رو بیا با هم سفر کنیم جاده های نرفته رو مثل یه کشتی توخزر ؛ من غرق میشم تو تنت تسلیمِ عطر تو میشم سَر میرم خوشبختی...
برچسب : نویسنده : mohitaha بازدید : 99